Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6060 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lounge car
U
قطار دارای سالن استراحت وتفریح
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
parlor car
U
سالن استراحت قطار
lounge
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounged
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounges
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounging
U
اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
lounger
U
کسیکه در نیمکت یا در سالن انتظار استراحت میکند
The hall has three exits.
U
سالن دارای سه خروجی است.
Open-plan
<adj.>
U
سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
It wI'll boomerang.
U
کاری را بر حسب شوخی وتفریح کردن
to limber up
U
پیش قطار و پس قطار توپ رابهم بستن
to limber up a gun carriage
U
پیش قطار و پس قطار توپ رابهم بستن
sports
U
پوشیدن وبرخ دیگران کشیدن ورزش وتفریح کردن
sported
U
پوشیدن وبرخ دیگران کشیدن ورزش وتفریح کردن
sport
U
پوشیدن وبرخ دیگران کشیدن ورزش وتفریح کردن
multigage
U
قطار راه اهن چند ریله قطار چند ریله
coliseum
U
سالن
amphitheater
U
سالن
lobby
U
سالن انتظار
beauty salon
U
سالن زیبایی
lobbies
U
سالن انتظار
arrival hall
U
سالن ورود
basilica
U
سالن درازومستطیل
mass hall
U
سالن نهارخوری
concourse
U
سالن اصلی
basilicas
U
سالن درازومستطیل
mass hall
U
سالن غذاخوری
lobbied
U
سالن انتظار
showrooms
U
سالن نمایشگاه
gallery
U
سرسرا سالن
salons
U
سالن زیبایی
salon
U
سالن زیبایی
lyceum
U
سالن بحث
messes
U
سالن غذاخوری
mess
U
سالن غذاخوری
living room
U
سالن نشیمن
living rooms
U
سالن نشیمن
arrival hall
U
سالن ورود
galleries
U
سرسرا سالن
colosseum
U
سالن بزرگ
drawing room
U
سالن پذیرایی
drawing rooms
U
سالن پذیرایی
ballroom
U
سالن رقص
ballrooms
U
سالن رقص
music hall
U
سالن موسیقی
music halls
U
سالن موسیقی
gym
U
سالن ژیمناستیک
showroom
U
سالن نمایشگاه
gyms
U
سالن ژیمناستیک
indoor soccer
U
فوتبال داخل سالن
officer's mess
U
سالن غذاخوری افسران
departure hall
U
سالن ترک کردن
refectory
U
سالن ناهار خوری
dojang
U
سالن تمرین تکواندو
refectories
U
سالن ناهار خوری
amusement arcade
U
سالن بازیهای الکترونیکی
dramshop
U
سالن مشروب فروشی
lyceum
U
سالن سخنرانی عمومی
wardroom
U
سالن بیماران بیمارستان
saloons
U
سالن زیبایی رستوران
saloon
U
سالن زیبایی رستوران
saloon car
U
واگن سالن دار
court tennis
U
تنیس داخل سالن
astrodome
U
سالن رسد خانه
beauty shop
U
سالن ارایش وزیبایی
lobbies
U
سالن هتل و مهمانخانه
lobbied
U
سالن هتل و مهمانخانه
lobby
U
سالن هتل و مهمانخانه
basilicas
U
کلیساهایی که سالن دراز دارند
parlormaid
U
کلفت یاپیشخدمت سالن پذیرایی
valhalla
U
سالن پذیرایی خدای اودین
basilica
U
کلیساهایی که سالن دراز دارند
Is there a beauty salon in the hotel?
U
آیا سالن زیبایی در هتل هست؟
naves
U
سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
mess hall
U
سالن غذا خوری سرباز خانه
nave
U
سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
pullman car
U
واگن سالن دار که جای خواب نیز دارد
plateform
U
بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
vacations
U
استراحت
relaxation
U
استراحت
idles
U
استراحت
rehabilitation
U
استراحت
breather
U
استراحت
byes
U
استراحت
bye
U
استراحت
rests
U
استراحت
breathers
U
استراحت
recumbency
U
استراحت
vacation
U
استراحت
idlest
U
استراحت
idled
U
استراحت
idle
U
استراحت
yasme
U
استراحت
rest
U
استراحت
gatecrasher
U
کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
gatecrashers
U
کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
lie off
U
استراحت کردن
lie up
U
استراحت کردن
rest
U
محل استراحت
resting potential
U
پتانسیل استراحت
lie down
U
استراحت کردن
lie-down
U
استراحت کردن
rest period
U
دوره استراحت
lie-down
U
استراحت کوتاه
lie down
U
استراحت کوتاه
rests
U
استراحت کردن
meal break
U
استراحت ناهار
lie by
U
استراحت کردن
to rest oneself
U
استراحت کردن
to repose oneself
U
استراحت کردن
to retire to bed
U
استراحت کردن
to rest on one's oars
U
استراحت کردن
to take one's rest
U
استراحت کردن
to go to roost
U
استراحت کردن
unbuckling
U
استراحت کردن
unbuckles
U
استراحت کردن
unbuckled
U
استراحت کردن
electrode bias
U
ولتاژ استراحت
rests
U
محل استراحت
rest
U
استراحت کردن
sick leave
U
استراحت بیماری
calm down
<idiom>
U
استراحت کردن
nooning
U
استراحت نیمروز
binnacle
U
استراحت پزشکی
to pause
U
استراحت کردن
unbuckle
U
استراحت کردن
relief time
U
زمان استراحت
repose
U
اسودگی استراحت
relief interval
U
استراحت متناوب
quiescent point
U
نقطه استراحت
go to rest
U
استراحت کردن
rest cure
U
معالجه با استراحت
outstretch
U
استراحت کردن
idle period
U
دوره استراحت
respite _
U
فاصله استراحت
quiescent current
U
جریان استراحت
surcease
U
پایان استراحت
jump suits
U
لباس خانه و استراحت
work relief
U
استراحت توام با کار
work ratio
U
نسبت کار به استراحت
to rest up
U
استراحت کامل کردن
jump suit
U
لباس خانه و استراحت
mass practice
U
تمرین بدون استراحت
easing
U
سهولت استراحت رسایی
eases
U
سهولت استراحت رسایی
binnacle list
U
فهرست استراحت پزشکی
retire
U
استراحتگاه استراحت کردن
rests
U
استراحت کردن بالشتک
rests
U
تکیه گاه استراحت
i yearn for
U
ارزوی استراحت دارم
lodgment area
U
منطقه استراحت یا فرود در سر پل
zazen
U
پایان استراحت نشسته
ease
U
سهولت استراحت رسایی
eased
U
سهولت استراحت رسایی
to breathe a horse
U
استراحت کردن به اسب
lairs
U
محل استراحت جانور
retires
U
استراحتگاه استراحت کردن
kick back
<idiom>
U
تنها استراحت کردن
rest
U
تکیه گاه استراحت
respite
U
استراحت تمدید مدت
rest
U
استراحت کردن بالشتک
lair
U
محل استراحت جانور
rest up
U
استراحت کامل کردن
Zen
U
استراحت بحالت نشسته
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
dwellings
U
پیاده شدن برای استراحت
lounged
U
محل استراحت ولم دادن
bedtimes
U
وقت استراحت موقع خوابیدن
lie
دراز کشیدن استراحت کردن
lounging
U
محل استراحت ولم دادن
rehabilitation
U
اردوگاه استراحت تسلی دادن
lied
U
: دراز کشیدن استراحت کردن
lounges
U
محل استراحت ولم دادن
slack suit
U
لباس مخصوص گردش یا استراحت
to take a mandatory break
U
وقت استراحت اجبا ری گذاشتن
lies
U
: دراز کشیدن استراحت کردن
bedtime
U
وقت استراحت موقع خوابیدن
dwells
U
محل توقف توقفگاه استراحت
dwelled
U
محل توقف توقفگاه استراحت
dwell
U
محل توقف توقفگاه استراحت
bucket step
U
فیکس کردن پا برای استراحت
lounge
U
محل استراحت ولم دادن
dwelling
U
پیاده شدن برای استراحت
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
change of pace
U
جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
neutral corner
U
گوشههای رینگ بوکس درموقع استراحت
change up
U
جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
lying in
U
دوران استراحت ونقاهت بعداز زایمان
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
train
U
قطار
compeer
U
هم قطار
tandem
U
قطار
row
U
قطار
tandems
U
قطار
rowed
U
قطار
file
U
قطار
colleagues
U
هم قطار
conpanion
U
هم قطار
Recent search history
Forum search
1
offshoring
1
veterans
1
Bravetown
1
the rate of diffusion will be less than if the pure solvent was exposed to the air
0
دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com